ولایتی: درباره مرزهایمان حساسیم
وی در گفتوگوی اختصاصی با ایسنا تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران اجازه نمیدهد ناتو در کنار مرزهایش فعال شود.
متن کامل این گفتوگو درباره موضوعات و تحولات منطقهای به شرح زیر است:
پرسش: تصور شما از سفر بایدن به عربستان و شرکت در نشست ریاض چیست و رئیسجمهور آمریکا چه اهدافی را دنبال میکند؟
پاسخ: آمریکا در سیاست های خود در منطقه غرب آسیا شکست خورده و هدف بایدن از انجام این سفر تلاش در جهت جبران عقبماندگیهای آن کشور در سیاست های شکست خورده اش در جهان اسلامی می باشد. بعید می دانم که وی بتواند در رابطه با اهداف مورد نظرش دستاورد جدی داشته باشد.
هر کشوری بخواهد در زمینه ناتو خاورمیانه کاری کند خدمتی به منطقه نکرده و بلکه ضربه جدی به منطقه زده است
پرسش: نظر شما درباره ایده ناتو خاورمیانه با محوریت امارات و اردن چیست؟
پاسخ: این موضوع ایده نامناسبی است، هر کشوری اعم از امارات و غیر امارات اگر بخواهند در این زمینه کاری کنند خدمتی به منطقه نکرده اند بلکه ضربه جدی به منطقه زده اند.
ناتو یک مجموعه نظامی بدنامی با محوریت آمریکا است، بسیاری از رخدادهای زیان بخش مخرب علیه ملت های مستقل دنیا، توسط ناتو انجام می شود.
دو کشوری که نام بردید، نه ظرفیت نظامی قابل ذکری دارند و نه از موقعیت راهبردی قابل توجهی در درگیریهای احتمالی منطقه ای و امنیتی برخوردارند و اگر امکاناتی هم در اختیار دارند، عاریتی است.
پرسش: به نظر می رسد برخی از کشورهای منطقه در تحولات قفقاز تاثیرگذار بوده اند، این دخالت ها چه اثری بر منطقه دارد؟
پاسخ: قفقاز جنوبی منطقه ای کنار مرز ما است و جمهوری اسلامی ایران درباره مرزهایش حساس است. ما مخالف دخالت هر نیروی خارجی در منطقه قفقاز جنوبی هستیم. نه تنها کمک کننده نیست بلکه جنگ افروزی می کند. آنچه مورد حمایت ایران بود ترکیب ۳+۳ است که کماکان نیز مورد حمایت ما قرار دارد.
برخی از کشورهای اطراف ایران فکر می کنند، ناتو امنیت می آورد در حالی که این طور نیست. ناتو دنبال تقویت و توسعه خودش است. ناتو یک تهدید به شمار می رود
برخی از کشورهای اطراف ایران فکر می کنند، ناتو امنیت می آورد در حالی که این طور نیست. ناتو دنبال تقویت و توسعه خودش است. ناتو یک تهدید به شمار می رود. ببینید کار اوکراین به کجا رسید آن هم به خاطر سیاست های غلط اروپایی ها و در تبعیت اجباری از آمریکا. جمهوری اسلامی ایران اجازه نمی دهد ناتو در کنار مرزهایش فعال شود.
سه کشور قفقاز جنوبی (گرجستان ، جمهوری آذربایجان و ارمنستان) از یک طرف و ایران ، روسیه و ترکیه نیز از سوی دیگر دارای منافع مشترک در این منطقه هستند. معتقدم تنها راه ایجاد صلح پایدار در منطقه جلوگیری از تنش و اجرای فرمول ۳+۳ است. بنابراین نه ناتو و نه اتحادیه اروپا و دیگران نمی توانند هیچ کمکی در ایجاد آرامش در منطقه داشته باشند و برعکس، هر کجا ناتو وارد شده جز تنش و افزایش خصومت بین ملت ها به وجود نیاورده است.
پرسش: چین و روسیه امروز در شرایط بین المللی دو قدرتی هستند که با یکدیگر منافع مشترک زیادی داشته و درصدد دستیابی به اتحاد هستند، اتحاد این دو قدرت چه تاثیری بر تحولات منطقهای و بینالمللی خواهد داشت؟
پاسخ: امروز چین و روسیه بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر نزدیک هستند؛ و روابط امروز آنها مجدداً شبیه اوائل انقلاب چین به رهبری مائو تسه تونگ و در زمان استالین شده است. در سال های گذشته و پس از بهار اولیه روابط دو کشور، چینی ها حکومت شوروی سابق را تجزیه طلب می دانستند اما شرایط گذشت و کمونیست در چین از بین رفت و دیگر داعیه دار نبود.
بوش پدر در سال ۱۹۹۰ و پس از فروپاشی شوروی سابق، در مراسم صبحگاهی گروهی از تفنگداران دریایی آمریکا اعلام کرد که از این پس جهان تک قطبی است و یک ابرقدرت وجود دارد که آن هم آمریکاست که ضامن امنیت بین المللی خواهد بود و بقیه باید از آن تبعیت کنند. چینی ها که پس از فروپاشی شوروی و تحت تأثیر فلسفه و جهان بینی دنگ شیائو پین، فلسفه مائوئیسم را به تدریج کنار گذاشتند و به آینده رشد اقتصادی خویش اطمینان بیش تری یافته بودند و عملا از مارکسیسم فقط سانترالیسم آن را تبعیت می کردند این برداشت بوش را قبول نداشته و لذا در ذهنشان این بود که بعد از یالتا جهان چند قطبی خواهد شد.
این موضوع به تدریج در ذهن آنها شکل گرفت و سال ها بعد در سال ۱۹۹۹ نماینده چین در سازمان ملل از دنیای چند قطبی صحبت به میان آورد و اعلام کرد که بعد از اتمام دوره دو قطبی دنیا منعقد شده در یالتا دنیا چند قطبی خواهد شد و در آن زمان، روس ها که متأسفانه جذب چشم بندی های لیبرال دموکراسی شده بودند تصور می کردند با عضویت آنها در گروه ۷ که تبدیل به گروه ۸ شده بود، مشکلات اقتصادی آنها حل خواهد شد.
زمان گذشت و به تدریج آقای پوتین که بسیار هوشیارتر از یلتسین بود دریافت؛ که آمریکایی ها بنا دارند که آنها را بازی دهند و لذا برای اولین بار به نوعی جدایی خط مسکو از جهان غرب را اعلام کرد و به تدریج همه ناظران جهان به این نتیجه رسیدند که وی در حال اعاده اقتدار روسیه است و با بازگشت به تفکر تزارها، حفظ سانترالیسم سیاسی و بازگشت به کلیسای ارتدوکس به تدریج تضادهای بین غرب و مسکو آشکارتر شد تا اینکه در تاریخ ۱۶ بهمن سال ۱۴۰۰ رییس جمهور روسیه سفری تاریخی و بسیار تعیین کننده برای مسکو چین و همه جهان به پکن داشت و رهبران دو کشور یادداشتی را امضا کردند و اعلام نمودند که قطب جدیدی را تشکیل داده اند و عملا ادعای چینی ها به اثبات رسید که دنیا به سمت چند قطبی پیش می رود و اخیرا یکی از مسئولین آمریکایی در سفر به شرق دور، در سخنانی علنی اتهام چین را چنین برشمرد که چینی ها معتفد به دنیای چند قطبی هستند و معنای این سخن وقیحانه این است که بعد ازهمه شکست هایی که آمریکا در صحنه های بین المللی خورده آنها اعتقاد دارند که دنیا باید چند قطبی باشد و کدخدای این دهکده جهانی (بنا به گفته مک لوهان) بایدن می باشد.