در باب تغافل از بدیهیات مشروطه و الگوسازی از فتحعلی آخوندزاده به عنوان روشنفکر آذربایجانی!
جرقههای آغازین مشروطه در تبریز و دربار عباسمیرزا پدید آمد، یعنی هنگامیکه عباسمیرزا در جنگهای ایران و روس ناکام مانده و وهن ترکمانچای، وجدان ایرانی را به درد آورده بود. او در این حین، بهدنبال پاسخی برای پرسش هایش میگشت و در اینباره از فرستاده ناپلئون سوالی پیرامون «تدبیرها»ی آنها پرسید. در حالی که پیش از آن، سوالاتی اساسی از این دست، در چارچوب «تقدیر» معنا میشد، عباس میرزا از تدبیرهای جدید سوال کرد. پرسشی که پاسخ آن در نظام سنت قدمایی نبود و برای نخستین بار طرح میشد و در نهایت به اصلاحات چندباره و شکلگیری فکر
مشروطه انجامید.
پس از آن نیز نخستین آشنایی ایرانیان با مشروطه در «هندوستان» اتفاق افتاد؛ نه در ارتباط با اروپا! ایرانیانی که به هند رفتند، بهدرستی بهجای اینکه ابتدا با مسئله استعمار برخورد کنند (زیرا استعمار مسئله ما نبود) نظم و قانون هند را مشاهده کردند و به نظام مشروطهای که در انگلیس بود، پی بردند.
بنابراین مشروطه در ایران هیچ ربطی به مجاورت تبریز با اروپا (کدام اروپا؟ آیا خلافت عثمانی اروپا بود یا روسیه مستبد تزاری حکومت قانون بود؟) نداشت.
کسانیکه به دنبال این ایده اند، تصور میکنند با این مقدمات، میتوانند به افسانه «مشروطه از راه عثمانی آمد» برسند.
از سوی دیگر فکر آزادی و مشروطه ربطی به آخوندزاده (شاگرد میرزا بنویس تفلیسی) نداشت. آخوندزاده در آن دوره نویسندهای درجه دوم بود و در میان متفکران مشروطه ناشناخته بود، و آنها نیز که او می شناختند جدی نمی گرفتد.
ولی آثار او در ایران با فریدون آدمیت (دهه چهل خورشیدی) به عموم معرفی شد.
ایرانیان عصر مشروطه برخلاف جامعه شناسان کمسواد امروز آنقدر عقل و درایت داشتند که از کارمند دون پایه حکومت مستبد تزاری که هرگز به ایران نیامد، درس آزادی نگیرند و آنچه را که در مورد خط، تاریخ و سیاست مینویسد را جدی نیانگارند.
اندیشمندی که پیش از همه بر مشروطه تاثیر گذاشت میرزا یوسف خان تبریزی یا مستشارالدوله تبریزی در رساله «یک کلمه» بود نه ملکم خان که به اندازه فتحعلی آخوندزاده فردی مشکوک است.
اما مشکوکتر از ملکم خان و آخوندزاده، کسی است که سعی میکند «میرزا فتحعلی آخوندزاده» را به هر مناسبتی بهعنوان الگوی روشنفکر آذربایجانی مطرح کند. جالب اینکه، کسیکه طبل و دهل برداشته به همه انگ باستان گرایی میزند و حتی محمودافشار یزدی و اقبال آشتیانی را با چماق تکفیر «ضد اسلام» معرفی میکند، وقتی به آخوندزادهای میرسد که واقعا ضداسلام بود و جز در قلمرو موهومات گام برنداشت، از او به کیفیتی یاد میکند که گویی امامزاده ای فقیه بود.
اگر سوال این باشد که چه کسی برای نخستین بار مذهب شیعه و ملیت را در مقابل هم قرار داد و با تفسیرهای موهن از تاریخ که نسبتی با واقعیت نداشت در جناح راست تفکر ایرانی، تفرقه انداخت؛ آخوندزاده اولین و آخرین جواب است. اما جواد میری که حتی در خواب هم دنبال «باستانگرایان میلیتانت» میگردد، از آخوندزاده با هیبت لباس نظامی تزار الگوسازی و محمود افشار و اقبال را تکفیر میکند!
شاید علتش این باشد که آخوندزاده در اواخر عمر مقداری ترک گرا شده بود و نمایشنامههایی نیز به این زبان نوشت و اگر بیشتر عمر میکرد شاید به سرنوشت آقایف دچار میشد.
مسئله آخوندزاده «ایران» نبود، بلکه تجدد و مدرنتیسم بود و برای این هدف با سواستفاده از تاریخ باستان، قصد جبهه گیری در برابر سنت دینی را داشت یعنی میخواست با نیروی تاریخ باستان، به جنگ مذهب و دین برود تا در نهایت مدرنیسم مدنظر خود را پیروز میدان سازد. او اولین کسی است که سودای تغییر خط پروراند و با این کار در راس سلسله کسانی است که ملیت را در برابر دین قرار داد و مباحثی واهی در این باب گشود. نپرداختن به این موضوع، برای کسی که انتظار میرود بنابر سوابق سراغش برود، قدری مشکوک است.
منبع : azariha.org
اخبار مرتبط
عجیبترین تئوری توطئه؛ آیا «قرون وسطی» وجود نداشته است؟!
این مطلب نگاهی غیرافراطی و بدون تعصب به یک نظریه توطئه عجیب و غریب است که ادعا میکند «قرون وسطی» هرگز اتفاق نیفتاده است!
حیوان بازهای تهران قدیم؛ کبوترباز، خرسباز، شیرباز
عکسی که در بالا مشاهده میکنید، مربوط به دورۀ قاجار است و یک مغازۀ فروش کبوتر را نشان میدهد. ظاهرا یک مشتری مشتاق هم مشغول بررسی کبوترها و گفتگو با صاحب مغازه است.
نقش اوچ كليسا در مناسبات ارامنه و شاهان قاجار با تأكيد بر فرامين فارسى ماتناداران (1)
اين پژوهش درصدد است تا با نكاهى تحليلى نقش اوج كليسا را در تنظيم رابطه مردم ارمنى ساكن در ممالك محروسه ايران دوره قاجار مورد بررسى قرار دهد. يافته هاى پژوهش حاكى از آن است اوچ كليسا به عنوان یک نهاد مذهبى در طول دوره قاجار، در تنظيم رابطه ارامنه و دولت ايران نقش راهبردى داشته است، به طورى كه قوام و دوام ملت ارمنى مديون اوچ كليسا بوده و شاهان قاجار نيز از طريق همين نهاد مذهبى با ارامنه ساكن در ايران ارتباط برقرار می كردند.
کتیبه روزتا؛ چگونه یک کشف تصادفی کلید رمزگشایی از خط هیروگلیف شد
۱۹ ژوئیه سال ۱۷۹۹ و در اوج جنگهای ناپلئونی، فرانسوییها حین بازسازی قلعهای در شهر ساحلی رشید در مصر به طور اتفاقی سنگی حکاکی شده از زیر ماسهها بیرون کشیدند که از نظر باستانشناسی بسیار پر اهمیت بود.
واکنش باستانشناسان به ادعای کشف «قدیمیترین هرم جهان»
فرادید| این یکی از هیجانانگیزترین داستانهای علمی سال ۲۰۲۳ بود. ماه گذشته محققان ادعا کردند سایت گانونگ پادانگ (Gunung Padang) در غرب جاوه اندونزی، قدیمیترین هرم ساخته دست بشر در جهان است و احتمالاً بیش از ۲۵۰۰۰ سال قدمت دارد.
رهبری که با یاسها به داس سخن گفت
استالین بزرگترین رهبر کمونیستهای جهان بود و هیتلر بزرگترین دشمن کمونیستهای جهان، اما استالین کمونیستهای بسیار بیشتری را کشت تا هیتلر؛ این جمله ای است از ارنست نولته اندیشمند آلمانی.