واهه آرمن از شاعران نام آشنای ایران/ من هم شرقیام، شاعری شرقی که اهل ریسک است
واهه آرمن شاعر توانای ارمنی، اهل مشهد و متولد به سال 1339 شمسی است که تحصیلات عالی خود را در رشته جامعه شناسی در لندن به پایان رسانده است. اولین دفتر شعر او با عنوان به سوی آغاز به زبان ارمنی است که در تهران منتشرمیشود. دومین دفتر شعری که از او انتشار می یابد نیز به زبان ارمنی است. سومین دفتر شعر وی با عنوان جیغ در ایروان ارمنستان منتشر می شود.
در کارنامه ادبی وی ترجمه دو کتاب از فارسی به ارمنی نیز می باشد: منتخبی از دو دفتر شعر پونه ندایی به زبان ارمنی با عنوان دیوار زخمی در سال 1381 که در تهران انتشار پیدا می کند و منتخبی از دو دفتر شعر رسول یونان با عنوان رودی که از تابلوهای نقاشی می گذرد در سال 1383 که مجددا در تهران به انتشار می رسد. از او تاکنون دو دفتر شعر با عناوین به سوی آغاز و جیغ به زبان ارمنی و دفتر بالهایش را کنار شعرم جا گذاشت و رفت، شامل سرودههای او به زبان فارسی، منتشر شده است.
ترجمه آثار ادبی در سالهای گذشته باعث شده است تا علاقهمندان ایرانی بیشتر با ادبیات جهان آشنا شوند. در این میان مترجمان زیادی زحمت کشیدند تا بتوانند آثار ارزشمندی را به ایرانیها هدیه کنند. واهه آرمن یکی از همان نامها است که جایزه بزرگ انجمن نویسندگان ارمنستان به نام «گانتق» که هر سال به مترجم برگزیده آثار ادبی ارمنی در سراسر جهان اعطا میشود به او ترجمه آثار ادبی در سالهای گذشته باعث شده است تا علاقهمندان ایرانی بیشتر با ادبیات جهان آشنا شوند. در این میان مترجمان زیادی زحمت کشیدند تا بتوانند آثار ارزشمندی را به ایرانیها هدیه کنند. واهه آرمن یکی از همان نامها است که جایزه بزرگ انجمن نویسندگان ارمنستان به نام «گانتق» که هر سال به مترجم برگزیده آثار ادبی ارمنی در سراسر جهان اعطا میشود امسال به او رسید. این جایزه برای ترجمه آثار بسیاری از شاعران معاصر ارمنستان به زبان فارسی، به واهه آرمن اعطا شد رسید. این جایزه برای ترجمه آثار بسیاری از شاعران معاصر ارمنستان به زبان فارسی، به واهه آرمن اعطا شد.
واهه آرمن از شاعران نام آشنای ایران که سالها پیش با انتشار کتاب «بالهایش را کنار شعرم جا گذاشت و رفت» نامش را بهعنوان چهرهای جدی در ادبیات معاصر ایران به تثبیت رساند. اگرچه این شاعر پیش از انتشار آن کتاب، آثاری را به زبان ارمنی منتشر کرده بود اما با نخستین مجموعه شعرش به زبان فارسی توانست مخاطبان بسیاری را جذب کند و انتشار کتابهای بعدی شاعر هم باعث شد تا اقبال عمومی مخاطبان به شعر او پررنگ تر شود. وی علاوه بر شعر، در عرصه ترجمه هم فعال است و تاکنون آثار زیادی از شاعران ارمنی را ترجمه و منتشر کرده است. مجموعه شعر این شاعر با عنوان «جانهای شیفته» توسط نشر چشمه به بازار کتاب آمد و در مدت زمان کوتاهی به چاپ دوم رسید.کتاب دیگر این شاعر با عنوان «اسبها در خواب شاعران را سواری میدهند» هم جزو پرفروشهای بازار کتاب بوده است.در روزگاری که کتابهای شعر از لحاظ فروش وضعیت مناسبی ندارند،آثار واهه آرمن با اقبال عمومی روبهرو میشود.
آرمن علاوه بر سرودن شعر در زمینه ترجمه نیز فعالیتهایی انجام میدهد. خودش معتقد است با «اشک ریختن شعر میگوید» و «با عرق ریختن ترجمه میکند» و از میان این دو، اشک ریختن را ترجیح میدهد. هرچند که ترجمه را در پربار کردن واژگان شعریاش بسیار موثر میداند.
نخستین کار ترجمه او گزیدهای از دو دفتر شعر «پونه ندایی» به زبان ارمنی با عنوان «دیوار زخمی» است که در سال 1381 منتشر شده و پس از آن، ترجمه گزیدهای از دو دفتر شعر رسول یونان را با عنوان «رودی که از تابلوهای نقاشی میگذشت» در کارنامه کاری خود دارد.
ترجمه گزیدهای از شعر 6 شاعر معاصر ارمنستان به فارسی با عنوان «کلید درم، نور خورشید است» در سال 1384 در تهران از دیگر کتابهای منتشر شده توسط اوست. گزیدهای از هفت مجموعه شعر شاعر معاصر ارمنی هوانس گریگوریان با عنوان «پاییزی کاملا متفاوت» نیز با ترجمه آرمن از سوی انتشارات امرود به چاپ رسیده است
شعر از نظر واهه آرمن سخنی است که در ناهشیاری شاعر نوشته میشود و خواننده را در هشیاری ویران میکند. از اینرو معتقد است نباید با اندیشیدن شعر نوشت، بلکه باید شعری نوشت که خواننده را به اندیشه وا داشت. او حتی روزهایی که شعر نمینویسد، شاعرانه زندگی میکند
عاشقانه زیستن در جای جای خانه او دیده میشود. وی درخت یاسی را که خشک شده است را هم به درخت آرزوهایی تبدیل کرده که هر کسی به خانهاش میرود میتواند آرزوهای خود را با رُبانهای رنگین بر این درخت ببندد. در این دودشهر هم باغچهای در ایوان خانه ایجاد کرده است که زندگی و دل سبز او به این سبزیها طراوت میبخشد
شعر از نظر واهه آرمن سخنی است که در ناهشیاری شاعر نوشته میشود و خواننده را در هشیاری ویران میکند. از اینرو معتقد است نباید با اندیشیدن شعر نوشت، بلکه باید شعری نوشت که خواننده را به اندیشه وا داشت. او حتی روزهایی که شعر نمینویسد، شاعرانه زندگی میکند.
«بالهایش را کنار شعرم جا گذاشت و رفت» و «پس از عبور درناها» به ترتیب عنوان نخستین و دومین مجموعه شعرهای آرمن به زبان فارسی هستند
وی شعرهای برخی از شاعران معاصر ایران را به ارمنی ترجمه کرده و مجموعههای «کلید درم نور خورشید است» (کارهای شاعران معاصر ارمنی)، «شهد زردآلو و مثلث سیاه» (شعرهای ادوارد هاخوِردیان)، «پاییزی کاملاً متفاوت» (شعرهای هوانس گریگوریان) و «سطر اول را نمینویسم» (شعرهای کوتاه از شاعران معاصر ارمنستان) را از ارمنی به فارسی ترجمه کرده است.. شعرهای فارسی واهه آرمن در مجموعههایی به نامهای «بالهایش را کنار شعرم جا گذاشت و رفت» (1384)، «پس از عبور دُرناها» (1388)، «باران بگیرد، میرویم» (1391)، و «دوست دارم گاهی شاعر نباشم» (1392) منتشر شده است.
سخنی شعر است که در ناهشیاری شاعر سروده میشود و خواننده را در هشیاری ویران میکند.
نظر شاعر و نویسندۀ بزرگ آلمانی، هاینریش هاینه را هم در تعریف شعربسیار دوست میدارم که میگوید: “شعر ممکن است نشانۀ بیماری انسان باشد، همچنان که مروارید نشانۀ بیماری صدف است”.
||||||||||||||||||||
برای شاعری با تفکرات من، اتفاق شاعرانه در شعر میتواند جایگاه ویژهای داشته باشد، اتفاقی که شاید خیلی وفتها نادیدنی و پنهان است، اما با اطمینانی که به شعور خوانندهام دارم، تردید ندارم که آن را خواهد دید و با نگاهش چیزی به آن اتفاق و به شعر من، یا بهتر است بگویم به شعر ما خواهد افزود.
||||||||||||||||||||
هر اتفاقی در شعر من، در ابتدا خودانگیخته و غیرارادی است.وجود پارادوکس هم در بیشتر شعرهای من همینگونه است.
شاید هنگامی که آرام آرام از دانستههایم جدا میشوم، و به افکار و اصول و باورهایم شک میکنم، بر اثر همین تردیدها، در اندیشهام پارادوکس شکل میگیرد و بر روی کاغذ به آن جان میبخشم.
||||||||||||||||||||
برای من زندگی بدون شعر، نیستی است. نمیگویم هر روز و هر ساعت شعر مینویسم، نه، اما با اطمینان میگویم که لحظهای از شعر و از دنیایی که با شعر برای خود ساختهام، دور نمیافتم.
||||||||||||||||||||
واهه آرمن