پایگاه خبری هایازد
پایگاه خبری هایازد
«اکسل باکونتس» نابغه‌ی داستان کوتاه ادبیات ارمنی

نابغه‌ی داستان کوتاه ادبیات ارمنی، گرچه به‌سختی یک دهه زندگی ادبی را تجربه کرد، ولی در همین زمان کوتاه با هنر پرنقش و پررنگ خود اثری عمیق در نثر و داستان‌نویسی ادبیات ارمنی از خود به جا گذاشت؛ دست به‌خلق داستان‌های کوتاهی زد که هرکدام به‌تنهایی برای جاودان کردن نام او به‌عنوان نابغۀ‌ای ابدی کافی است.

آکسل باکونتس (آلکساندر استفانی تٌوسیان) که در آثارش مردم و طبیعت سرزمین مادری و حواشی‌اش به‌شدت به‌چشم می‌خورد، زبان لطیف، زیبا، شعرگونه و سرشار از رنگ را برای داستان‌سرایی انتخاب کرد. در نوشته‌هایش توجه به‌سزایی به زندگی و سرنوشت روستاییان، تقدیر زیبارویان باکره داشته. به طبیعت اهمیت داده و روح و سرشت پاک انسانی را در آثارش لمس کرده و از طرفی، به دردهای تلخ روزگار نگاهی انداخته؛ روزهایی که آگاهی چندان زنده نبود و همین عدم آگاهی سرنوشت بسیاری را به‌تاریکی کشانده است.

دنیای داستان‌هایش به غیر از دنیایی است که مخاطبان با آن در واقعیت زندگی آشنا هستند و شخصیت‌های آثارش هم تحت‌تاًثیر دنیای خلق شده‌اش به‌شدت از هستی و روند حقیقی آن دوراند. گاهی در ذهن و قلب شخصیت‌های داستان‌هایش هیچ امیدی دیده نمی‌شود؛ چنان‌که گویی هیچ‌گاه نور امید در آنها دمیده نشده. و با آنکه فضای داستان‌هایش بسیار لطیف و احساسی است ولی می‌توان ردی از زورگویی و خودسری را در آنها دید. باکونتس فضای جادویی را در داستان خلق می‌کند که شخصیت آثارش افسون این فضاسازی و تحت شرایط خاص آن متولد و خودنمایی می‌کنند؛ این شخصیت‌ها با رنگ‌های زنده‌ی حاکم در فضای داستان، شروع به فرم بخشیدن روایت شکل گرفته در ذهن نویسنده می‌کنند.

خمیره‌ی واقعی و تکه‌ای از وجود آکسل باکونتس را می‌توان در تک‌تک شخصیت‌های خلق شده در داستان‌هایش دید که به‌عمد و آگاهانه این نشانه‌ها مانند ردی از ذات حقیقی نویسنده در آنها نهادینه شده است. آکسل، سرنوشت قهرمان‌های داستان‌هایش را چون سرنوشت خود می‌انگارد و تقدیر آنها از تقدیر خود مهم‌تر می‌شمارد. از این جهت، او تمام توان و نهایت استعدادش را برای دمیدن نور امید در دل قهرمان به کار می‌گیرد تا در تاریک‌ترین موقعیت‌های خلق شده در روایت داستان آنها را دلداری دهد و اضطراب به وجود آمده در خواننده را خاموش کند.

او زبان طبیعت را می‌شناخت، می‌شنید و درک می‌کرد و در تمام کارهایش می‌توان این درک عمیق او از طبیعت را احساس و به‌وضوح دید. تصاویر خلق شده در داستان‌های او سرشار از رنگ‌ها و هارمونی‌های طبیعت‌گون و آهنگین است که گاهی در حزنی خالص خلق شده‌اند. برخی سبک نوشتاری باکونتس را به موسیقی‌یایی تشبیه کرده‌اند که می‌توانست با آهنگ کلامش اسرار زیبای نهفته در طبیعت و جهان را به زبانی ناب و با چنان ابتکاری بازگو کند که مخاطب را در حین خوانند به آرمش برساند. بی‌شک آکسل باکونتس توانست با قلم شیوا و نثر منثور خود ادبیات ارمنی را به درجه‌ای بالاتر و منحصربه‌فرد ارتقاع دهد. سبک نوشتاری و روش روایتی‌اش این قدرت را داشت که بتواند سادگی ولی تراکم کلام را پررنگ‌تر در داستان کوتاه جلوه دهد. البته که این سبک نوشتاری در ادبیات زبان ارمنی از دیر باز بوده؛ ولی باکونتس توانست باره دیگر این اصالت را با نقش‌ونگار تازه‌ای جلوه دهد و این مسیر روایی را تا ابدیت روشن کند.

 

آثار آکسل باکونتس جذابیت خاصی برای مخاطب دارد؛ در آثارش می‌توان عشق لطیف و غم زیبایی را حس کرد. احساسی را دید که به اندازه‌ی احساسات کودکان شیرین و رؤیایی به‌تصویر کشیده شده. داستان‌هایش نور تازه‌ای به جان ادبیات ارمنی می‌تاباند که عرق در احساسات و انرژی پاک هستی و جوهر بی‌پایان روشنایی است. البته هستند آثاری از او که آهنگ بی‌وفایی به وطن در آنها بی‌وقفه به صدا در می‌آید. در قلمش شوری از جادویی پنهان است که در کمتر نویسنده‌ای در این سبک ادبی می‌توان سراغ داشت؛ شیوایی، قدرت و نفوذش در جان کلامات بی‌نظیر و این احساس را مخاطب می‌تواند به‌خوبی با خواندن داستان‌هایش درک کند وکارهایش مخاطب را از نظر روحی لبریز می‌کند و احساسش را به هستی قوی‌تر. باکونتس می‌دانست که با داستان‌هایش می‌تواند مخاطب را افسون و وارد جهانی کند که حرفِ تازه‌ای برای گفتن دارد. او به‌خوبی توانست برای خواننده‌گانش با رنگ‌ها و تصاویر زنده‌ای که خلق کرد، جامعه شهری و روستایی، طبیعت جاندار سرزمین مادریش را به طرز خارق‌العاده‌ای بازسازی کند.

اودیک ایساهاکیان (در شماره 118 درباره این نویسنده مقاله چاپ شده است)، او را نابغه و بااستعدادترین نثرنویس ادبیات ارمنی می‌داند.

 متن داستان‌هایش ترانه‌وار و لیریک (نوعی غزل‌سرایی در ادبیات داستانی ارمنی که شعرگون است) و پر از ایده است که همین نوع داستان‌سرایی او را تقریباً بی‌رقیب و ماندگار کرد. توصیفات او به‌مانند چشمه‌ای بی‌صدا زلال و لرزان است، واضح و بلورین. بی‌شک آکسل باکونتس نویسنده‌ای قدرتمند و انکار ناپذیر است؛ داستان‌هایش به همان اندازه که جریان در غزل جاریست، جریان دارد و روایت داستان در همین جریان روان خلق می‌شوند و با قلم پرتوانش جان می‌گیرند. سبک داستان‌سرایی او بسیار ظریف بافته شده که به افسانه می‌مانند. گذشته و حال چنان خلاقانه در یگدیگر تندیه شده که گاهی باعث گیجی شفاف و شیرینی در مخاطب می‌شود که برای خواننده دراین نوع کارها جدا کردن داستان از رؤیا سخت می‌شود. نوشتار و نوع روایت او ریتم تازه‌ای در ادبیات ارمنی وارد کرد و از نظر تفکر زبانی و سلیقه‌ی ادبی به‌عنوان سنگ‌بنایی در ادبیات ارمنی محسوب می‌شوند.‌

او به داستان روح و نفس می‌دهد و با احساسات خاص و شیرینی آنها را در برمی‌گیرد. این غزل‌گون‌نویسی در داستان‌های باکونتس، غرق در عطفتی عمیق است و نوع داستان‌سرایی‌اش موسیقی است که بی‌حس نماندن و غوطه‌ور نشدن در آنها اجتناب ناپذیر است. در داستان‌هایش هماهنگی شگفت تاریخ و طبیعت دیده می‌شود. به گونه‌ای می‌نوشت که گویی می‌خواهد با قدرت نافذ قلمش گره‌های برخی از اسرار حل نشده‌ی هستی را باز کند.

 باکونتس از آن دست از نویسندگانی است که ماندگاریش نه تنها با آثارش بلکه با طرز نگاه و دیدگاه و اعتقاداتش وابسته است. باور داشت در نوشتن موضوع چندان هم مهم نیست؛ چگونه نوشتن از این موضوع و در عین حال خلق سبکی نو برای نوشتن مهم است. اعتقادش بود که نقد درستی که باید بر این آثار صورت گیرد مهم است. نقد درست می‌تواند به‌رشد ادبیات کمک کند و ایمان داشت، مسیر بررسی وقایع تاریخی راهی ارزشمند برای کمک به ادبیات است و مسیر واقعی در ادبیات، مسیر بازگشت به الویت‌ها و هنر عامیانه است. و در نهایت، بررسی و مطالعه آثار تاریخی و حماسی، داشتن صراحت بیان، غنای زبانی و پذیرش انتقاد و استفاده درست و حریصانه از کلامات را جزئی از وظایف نویسنده در نظر می‌گرفت.

آکسل باکونتس انسانی کامل با شخصیتی جدی بود؛ متواضح، آرام و زلال. اطرافش را خوب می‌شناخت، خوب درک و احساس می‌کرد. در کارهایش نوعی روانشناسی خاص وجود دارد که شگفت‌انگیز است. افکار و خواسته‌های مردمانش را نیمه گفته درک می‌کرد. در زندگی شخصی و ادبی خود بی‌حاشیه بود. هم‌میهنانش با عشق فراوان از او صحبت می‌کردند و ستایش‌اش می‌کردند. بیانش مانند نثرش قوی و جذاب و سواد ادبی‌اش زیاد و پر از تصویرسازی. عاشق طبیعت، قلبش پر از زندگی و آرزویش هم‌بستگی ملتش بود.

آکسل باکونتس شهروندی بی‌نهایت وطن‌پرست، طبیعت‌گرا، وابسته به خاک و آب میهن، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، عضو اتحادیه نویسندگان جماهیر شوروی و هنرمندی بزرگ سال 1899 در ارمسنتان متولد شد. او که یکی از قربانییان دیکتاتوری استالینی بود و در زمان شیوع هیجانات مخرب بلشویسم شوروی استعداد ادبی او تا سر حد انفجا رسید، بعد از تحمل یازده ماه شکنجه در دادگاهی ناعادلانه که تنها بیست‌وپنج دقیقه به طول انجامید در تابستان 1937 محکوم به مرگ و به ضرب گلوله کشته شد. باکونتس با الهام گرفتن از دردهای خاموش زندگی ارامنه توانایی‌اش را در خلق داستان کوتاه به حد اعلای خود رساند، در جوانی درخشید و ماندگار شد. آکسل ادبیات ارمنی را با آثارش یک بار دیگر با سبک خاص خود رنگ‌آمیزی کرد. نثر او تاریخ مردمش است که با روان‌شناسی و جامعه‌شناسی خاص به‌صورت ترانه‌وار معنایی ابدی به خود گرفته. برخی از منتقدان ادبی معتقداند با خواندن آثار باکونتس می‌توان شاعری کرد و از زمانه نوشت.


خبرگزاری هایازد اخبار مرتبط
طومارهای,شهر,سنگی,رازهای,دو,هزارساله‌ای,فاش , طومارهای شهر سنگی و رازهای دو هزارساله‌ای که فاش می‌کنند
طومارهای شهر سنگی و رازهای دو هزارساله‌ای که فاش می‌کنند
پترا (Petra) یک شهر باستانی در اردن است که به دلیل معماری صخره‌ای چشمگیرش مشهور است. پترا حدود قرن چهارم پیش از میلاد توسط نبطیان تأسیس شد و بعداً تحت کنترل امپراتوری روم درآمد.
ماجرای,واقعی,تخریب,معبد,سلیمان , ماجرای واقعی تخریب معبد سلیمان چیست؟
ماجرای واقعی تخریب معبد سلیمان چیست؟
جوزفوس فلاویوس مورخ یهودی، آتش‌سوزی و تخریب معبد سلیمان را امری کاملا تصادفی می‌خواند و می‌گوید شهر به تصرف رومی‌ها درآمد. اما واقعیت این است که معبد سلیمان به دست خود یهودیان تخریب شد.
فلسفه,عصر-هلنیستی,فلسفه‌هایِ-دورۀ-یونانی-‌مآبی,رواقی‌-گری,مکتبِ-سُتاوندی,مرگ-‌اندیشی,هارمونی,یکپارچگی,ساحت‌هایِ-مختلف-وجود-آدمی,فیلسوف,فیلسوف-رهایی,اپیکتتوس,اپیکتت,رضا-دانشمندی , اپیکتتوس؛ برده‌ای که فیلسوفِ رهایی شد
اپیکتتوس؛ برده‌ای که فیلسوفِ رهایی شد
اپیکتتوس باور داشت که «فلسفه»‌ را نباید توضیح داد، بلکه باید آن ‌را تَجسُّم بخشید و زیست و این مُیسّر نمی‌ شود مگر با «هارمونی» و «یکپارچگی» ساحت‌هایِ مختلفِ وجودِ آدمی [به تعبیر استاد «ملکیان»، سه ساحتِ «درونی»؛ باورها/ عواطف، احساسات و هیجانات/ خواست و اراده و دو ساحتِ «بیرونی» گفتار و رفتار].
سیونیک,کانون,بحران,قفقاز , سیونیک کانون بحران در قفقاز
سیونیک کانون بحران در قفقاز
کتاب نوین دکتر مجید کریمی با سرنام سیونیک کانون بحران در قفقاز (تاریخ و اهمیت راهبردی استان سیونیک ارمنستان و کشمکش بر سر دالان زنگزور ) در ۲۹ آذرماه ۱۴۰۲ به بازار کتاب آمد.‌
مفاهیم:,هنر,بیزانسی,چیست؟ , مفاهیم: هنر بیزانسی چیست؟
مفاهیم: هنر بیزانسی چیست؟
همشهری آنلاین - مهدی تهرانی: هنر بیزانسی در حقیقت شیوهٔ معماری و نقاشی و موزاییک‌کاری مختص امپراتوری بیزانس است که از قرن چهارم میلادی در بیزانس یا روم شرقی که پایتخت آن قسطنطنیه بود معمول شد و تا قرن پانزدهم میلادی در بسیاری از کشورها به خصوص سوریه، یونان، یوگسلاوی و روسیه متداول ماند.
انواع,تقویم,ها,در,جهان , انواع تقویم ها در جهان
انواع تقویم ها در جهان
تقویمی ارمنی ، تقویم مردم ارمنی است.ارمنستان نیز به منزلهٔ سرزمینی تاریخی و کهن از گذشته تا به امروز تقویم‌های متنوعی داشته‌است.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاههای «hayazd» نیست.