«لوون شانت» نمایشنامهنویس، نویسنده، دانشمندی توانا
لوون سقبوسیان، ملقب به لوون شانت، نمایشنامهنویس، نویسنده، دانشمندی توانا، روشنفکری خودآموخته، یک چهره خاص، عضو پارلمان جمهوری اول ارمنستان، مربی و آموزگاری بزرگ که با افتخار او را «مرد بزرگ ارمنی» نیز نامیدهاند سال 1860 در قسطنطنیه به دنیا آمد. نجابت و قدرت تفکر چند وجهیاش بهعنوان یک ارزش معنوی، برای ملت و مردم ارمنی، او را به اوجی ابدی رساند. کار بینظیر شانت افسانهای است، که از نظر ادبی، ثروت غنی و با کیفیتی بهعنوان یک میراثی روشنگر و نوری در همه زمینههای زندگی، از خلاقیتهای ادبی گرفته تا مطالعات نظری و تربیتی، برای نسل آینده ملت خود محسوب میشود.
فرهنگ و بهویژه هنر و فلسفه نیچه، گوته و واگنر برای شانت این بستر را فراهم کرد تا طرز فکر و افکار درونی خود را توسعه و تعمیق دهد و در رشد و ترقی فضایل هنری یاریرسان او باشند. هموار کردن راه پیشرفت و خودسازی و بازگرداندن عزت و عظمتی معتبر و خداگونه به ملت ارمنی بهویژه نسل جوان تنها جاهطلبی او بود. او به این باور اعتقاد داشت که: جوامع بهخصوص جامعه ارمنی میتوانند بدون تعصبات غیرضروری توسعه یابند. همچنین باورش را به این سو میبرد که: انسان برای رسیدن به خودسازی باید از دشمن درونی، یعنی نقاط ضعف و ابعاد منفی خود، رهایی پیدا کند؛ از این جهت، انسان از دید او بینش فکری است که دارای شعور و اقدامات هدفمندی است که او (انسان) را بهسمت مسیر بیپایان کمال سوق میدهد.
موضوع آزادی فردی و بهطور کلی مسائل انسانی، از عمده نگرانیهای شانت بوده و بر روی این قبیل موارد تمرکز بیشتری داشته است. در دو دهه اول قرن بیستم تحولات جهانی و آنچه در اروپا و بهطور واضح در روسیه در حال رخ دادن بود، در میان
مبارزات وحشیانه که برای قدرت صورت میگرفت، در او این فکر و هشدار متولد و بیدار میشود که: تحولات نابسامان جهانی
نظیر، جنگها و انقلابها نهتنها جهان را بهنابودی میکشاند بلکه فرد (انسان) را نیز از آزادیهای روحی – ذهنی و جسمی دریغ میکند و باعث سرکوب آرزوها و رویاهایش میشود. به دید او مشهود است که یکی از مهمترین شرایط برای پیشرفت یک جامعه الویت با تحقق الزامات اخلاقی است. زیرا بدون الزامات اخلاقی هیچ ملتی نمیتواند سربلند باشد و از قدرت معنوی محروم خواهد شد. اخلاق بیشک همیشه رایجترین ملاک برای انواع روابط انسانی اعم از روزمره، بین قومی و سیاسی بوده و خواهد بود؛ بهنوعی میتوان چنین تعبیر کرد که الزامات اخلاقی شرط اصلی بقای ملت است. شانت تحول عظیم انسانی را الویت دیگری میداند، زیرا همه چیز در زندگی از انسان سرچشمه میگیرد و همه چیز به او میرسد و از این جهت، انسان آن مخلوق استثنایی و موجود مطلق و منطقی است که ساختار وخیم زندگی و جوامع را تظیم میکند و جهان را از این آشوب و ویرانی نجات میدهد.
باورش این بود که: «اگر میخواهید آینده یک ملت را پیشبینی کنید، به جوانان آن ملت بنگرید» و با همین باور قهرمانان آثارش خلق میشوند و زمانی که با جهانی پرآشوب روبهرو میشوند، دنیا را غیرمعمول و غرق در دورغ میبینند و برای نجات دنیایی با چنین صفاتی نیازمند «نسل جدید با دستان جدید» میشوند، که در این دیدگاه دستان جدید همان جوانان روشنفکر و نواندیشانی هستند که باید با حسننیت، خود را وقف زیبایی از نظر روانی و اجتماعی و عدالت کنند. مسائل اصلی درامهای او به راههای آزادی و عدالت فردی و اجتماعی منتهی میشود. چرا که انسانها با غرایز خود هدایت میشوند و به نفس خود (من) وابستهاند؛ از این جهت، او بر این موضوعات مهر تاٌیید میگذارد و در نوشتههایش میخوانیم که دیدگاه فردی نسبتبه آزادی و عدالت باید به یک نیاز روحی تبدیل شود تا آن نفس خودخواه درونی ناپدید شود و شانت با این طرز فکر به این ایده میپردازد که اگر در طی سالیان ساختار سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دولتها تغییر کرده، معیارهای اخلاقی انسانی بهطور کلی تغییر نکرده
است.
در نثر شانت، ظرافتهای روانشناختی ریزی بهچشم میخورد، غنی از تفاوتهای روحی و روانی و سرشار از زیباییهای ظریف ادبی و ترانهگونه، ازاینرو، ارزش کارهای او در تاریخ ادبیات
ارمنی بیشتر در نمایشنامههای او نهفته. اهمیت آثار او بیشتر مرتبط به بخش دارماتولوژی (نمایشنامهشناسی) است و بیشتر درامهایش با موضوعات رابطه فرد و جامعه و مبارزه و آزادیسازی اجتماعی و ملی سروکار دارد و از نظر تاریخی بیشتر مربوط به دورههای مختلف قرون وسطای ارمنستان است؛ اما بهطور کلی، روانشناسی محیط تاریخی، زندگی روزانه و روزمره برای او چندان مهم نبودن و اهمیت وقایع و رویدادهای تاریخی صرفاً مشروط به این است که از راه آنها به مسائل اجتماعی و روانی مدرن بپردازد. درامهای تاریخی لوون شانت در ادبیات تاریخی ارمنی یکی از آشکارترین مظاهر نمادگرایی است؛ نمادگرایی به این معنا که در توسعه طرح، از ایدههای واقعهگرایی و خیالی، مشاهده زندگی بهعنوان یک چرخه ابدی و بیمعنا، استفاده از تصاویر نمادگرایانه و تاٌکید بر اهمیت متنی کلمات شخصیتها بهره جسته است.
لوون شانت درک عمیقی از دنیای درونی زنان داشت؛ در برخی از آثارش قهرمان اصلیشان زنان هستند. درک درست، تسلط و شناخت کامل از دنیا زنان و روحیاتشان در کارهایش کاملاً ملموس است. او در آثارش بهخوبی به آنها پرداخته و از این جهت، زنان داستانهایش هم بیشتر به فردیت، تعامل جامعه و مبارزات آزادیخواهانه بها میدهند؛ با تمام این تفاصیل، زمانی که در آثارش زنان را بهتصویر میکشد از تمام جنبههای آنها سخن به میان میآورد زیرا از تمام تمناهای روحی و عاطفیشان بهخوبی مطلع است و دانستههای فردیاش را بهخوبی با قلمش ترسیم میکند. او در موضوعات روانشناسی تبحر خاصی داشت و در آثارش از این توانایی بهخوبی استفاده کرده؛ حتی برخی از نمایشنامههایش بهشدت تحت تاًثر افکار روانشناسی و شناختی است و میتوان در آنها موضوعاتی چون خانواده، زن، مرد و اخلاق را پیدا کرد که از منظر روانشناسی و روانشناختی به آنها نگاه کرده و پرداخته است.
هیچ اثری در ادبیات غنی ارمنی بهاندازه برخی آثار لوون شانت موردتوجه و تفسیر و بررسی قرار نگرفته. در برخی از آثار تمجید شده او بهشدت فلسفه، درام و تراژدی تاریخی بهچشم میخورد. شانت بر این باور بود که: قدرتهای سیاسی و اجتماعی که با جنگ و کشتار بهدستآمده، احساس تمامیت ملی را ویران میکند و باعث میشود شیطان بزرگ درونی فرد که همان نفس خودخواه است سر بلند کند و در انسان نفرت و دشمنی ریشه بدواند و خشونت و آزار و شرارت به مبارزه برخیزد با وجدان فردی - ملی و عدالت. و در چنینی شرایطی با چنین اوضاعی که فقدان معنوی و بیتفاوتی روحی بیداد میکند فرد (ملت) آرزوی شفقت و دلسوزی دارد. در برخی از نوشتههای او میتوان ایدههای فردگرایی را دید؛ بیان احساسات و تغییر حالات فرد، میل به آزادی در انسان از دیگر مواردی است که در آثار او به آنها زیاد پرداخت شده است.
سفر خلق آثار خلاقانه شانت شش دهه به طول انجامید. سال 1890 کتاب مجموعه اشعارش را به نام «دختر کوه» منتشر کرد که در اصل اساس ایدئولوژیک اشعار این کتاب بر مبنای نقوش عاشقانه، تقابل زندگی و ایدئالهای آن همچنین توهم زیبایی عشق و رؤیا است. وی همچنین چندین رمان نوشته که در آنها توجه بسزایی دارد بر مسائل چون عشق، کار و وظایف اجتماعی فرد (به عنوان یک بدهی عمومی به جامعه) آرزوها و خواستههای فردی و همچنین مسائل مرتبط به آنها که حتی گاهی از منظر زندگی اجتماعی در تضاد یکدگر میایستند. در کتاب «خدایان باستان» که از نظر ادبی شاهکار لوون شانت به شمار میرود با قدرت و هنر زیباشناسی کمنظیرش تضادهای جاودانه آزادی احساسات و اعمال شخصی، راههای تولد دوباره زندگی ملی را با موضوعات هنری فوقالعادهای مطرح کرده، که در جامعه ارمنی انعکاس عمیقی یافته و از جایگاه ویژهای برخوردار است. در 1910 این اثر در جوامع ادبی قسطنطنیه و خاورمیانه اختلاف نظرات سنگینی به وجود آورد، بهشدت بحث برانگیز شد و توجه منتقدان و مفسران ادبی زیادی را به خود جلب کرد و از سوی مخالفان و موافقان این اثر مکرراً مورد تحلیل قرار گرفت. این درام بارها و بارها بر روی صحنه اجرا شد و بازیگران معروف و پیشکسوت زمان خود در این اثر نقشآفرینی کردند.
لوون شانت کتابهایی نیز در زمینه دستورزبان و ادبیات ارمنی، فرهنگ عامه آموزش، روانشناختی علمی و تاریخی منتشر کرده؛ همچنین چندین اثر ترجمهای دارد از کارهای میخائیل یوریویچ لرمانتف (فعال سیاسی و اجتماعی، نویسنده و شاعر نامی روس)؛ نمایشنامه «دشمن مردم» اثر هنریک ایبسن (نمایشنامهنوس، شاعر و درامنویس نروژی) که این اثر بیشتر برمبنای موضوعات اجتماعی و عقاید و اخلاقیات و افکار خود نوسینده خلق شده.
بر دیدگاه زندگی و اجتماعی لوون شانت افکاری زیادی تاًثیر گذاشته ولی با این تعاریف دیدگاه فلسفی او ناٌشت گرفته از خود زندگی است. او تلاش بسزایی میکند تا زندگی را آنگونه که هست نشان دهد، بدون اضافه کردن هیچ رنگ و تصویر اضافهای.هنر او مبتنی بر فلسفه هستی است، جایی که واقعیت هنری صرفاً نمادی از ادراک غیر مادی است.
از این نویسنده نمایشنامه «بانوی قلعه تسخیر شده» توسط آندرانک خچومیان با یاری نشر افراز به فارسی ترجمه شده است.
نویسنده «آنی هوسپیان»
منبع:chouk.ir