پایگاه خبری هایازد
پایگاه خبری هایازد
راهبی گناهکار که اشعار عاشقانه سروده بود

کومیتاس راهبی است که خدا را در میان نت های موسیقی می بیند، می شنود و احساس می کند. او راهبی فراتر از کلیسا است و در زمانه خود با توجه به شرایط حاکم عواطف پاک خود را حبس کرده است.

« من اینجا هستم، صدای من نیز اینجاست، در اطراف من جمع شوید.»
 
 - کومیتاس
 
 
طاهره میرزایی- آنکارا، دسامبر 2023
 
 
 
کومیتاس راهبی است که خدا را در میان نت های موسیقی می بیند، می شنود و احساس می کند. او راهبی فراتر از کلیسا است و در زمانه خود با توجه به شرایط حاکم عواطف پاک خود را حبس کرده است.
 
امشب با تماشای نمایش زندگی او، یکی از درختان زندگی او شدیم. « هر درخت نامی دارد و هر انسان ترانه ای... وقتی ترانه ها را می شنیدم افسانه ها و داستان های پشت آنها را هم می دیدم. در هر داستان و افسانه " من " را دیدم. مدرسه و مکتب خود شدم در هر آواز...»
 
 
پیش از شروع نمایش مردی با لباس رهبانی را می بینیم که بر روی جعبه ای شیشه ای دراز کشیده است و در اطرافش کاغذهای مچاله شده جمع شده اند. گاه بلند می شود، از کاغذها چیزهایی می خواند و سپس دراز می کشد. تماشاگران آرام آرام در صندلی ها می نشینند. پیداست که از همان ابتدای نمایش تماشاگر باید با تمام عواطف خود چشم و گوشش را به مردی مجنون که ارتباطی با دنیای بیرون ندارد بدهد. کم کم داشتیم به حالات روحی کومیتاس آشنا می شدیم. نمایشی پر از متافورها و شاید بهتراست بگویم یکی از بهترین و حرفه ای ترین نمایش هایی بود که دیده بودم.
 
 
کومیتاس در طول نمایش تماشاگر را با مونولوگ هایش از کودکی به نوجوانی، به سال های جوانی و تبعید می برد. دیالوگ کومیتاس با تماشاگران که هر کدام را درختی می بیند نیز ارتباطی خوب میان او و سالن برقرار می کند. در دنیای او فقط درختان صدای او را می شناسند و او را می فهمند!
 
ما را به کوچه های خاکی شهر کوتاهیا می برد، دیالوگ خیالی با پدر، صدای ترانه ی کِله کِله که از سوی گروه کر خوانده می شود مادرش را  بر سر دار قالی  و در حالیکه این  ترانه را می خواند به خاطرش می آورد.
 
 
از صدای اذان و "الله اکبر" گفتن او که به درخواست مؤذن محله خوانده به "هله لویا" در کلیسا پرت می شویم. پسر خوش صدایی که پس از یتیم شدن به کلیسا سپرده می شود و روحانی مسجد گاه گاهی از او می خواهد اذان بگوید. او در جغرافیایی زندگی می کند که نه تنها تفاوت دینی و نژادی مانع بسیاری از چیزها در زندگی اوست بلکه ناهماهنگی احساسی و فکری او با کلیسا نیز برایش دردسر ساز می شود. او متهم می شود راهبی است که اشعارعاشقانه سروده است و بی آبرویی برایش آورده است. در نامه هایی که به مارگاریت می نویسد به او می گوید که پاتریارک با ترانه و کنسرت هایش مخالفت کرده است. موسیقی در رگ هایش جریان دارد. همه چیز را صدا می بیند. ارتباط بالای او با صداها و تخیل او نشان از روح حساس او دارد و در قفس شیشه ای حبس شده است. در تخیلی زیبا خود را در کتابخانه ای در پاریس تصور می کند، کتابی را باز می کند، مگسی را می بیند و او را لیمونجیان تصور می کند. انسانی نازک اندیش که به هرکجا چنگ می زند دستش به جایی بند نیست!
 
 
از ابتدای نمایش او به دنبال گوسفندی می دود که دوستش به او سپرده است، گوسفنی که متافوری بسیار قوی در این نمایش محسوب می شود. متافوری که شامل ترس های او، تنهایی او و شکست های اوست. کومیتاس هم از طریق صحبت با گوسفند داستان خود را روایت می کند و از سویی دیگر در طول بازی با او در حال کشمکش است. ابتدا یک چشمش را و بعد چشم دیگر آن را کور می کند. تلاش برای کشتن او ادامه دارد اما نمی تواند. دیالوگ او با گوسفند بسیار جالب است: « مرا به دنبال خود نکش، مرا به گذشته ام نبر، رنج می برم و با رفتن به گذشته ام خسته تر می شوم. در گذشته ام گم می شوم. مرا اینجا رها کن! من در آسایشگاه هستم و برای مردن آماده می شوم. بیشتر از این نمک به زخم هایم نپاش! »
 
گوسفند متافوری زیبا از گذشته پر رنج او، ترس ها، تنهایی و سرکوب است.
 
کومیتاس در کشاشکش سال های سخت، زندگی پر از رنج، زندگی اش در غربت، کشمکش های عاطفی، تنهایی بی حد و اندازه، ممانعت های کلیسا، فشارهای سیاسی زمانه و سرکوب روشنفکران ارمنی، تردید و ترس، دستگیری، تبعیدی کوتاه به شهر چانکیری، بستری شدن در بیمارستان روانی در پاریس مشاعر خود را از دست داده است.
 
 
 
 
در طول نمایش اجرای ترانه های به جا مانده از کومیتاس توسط گروه کر لوساووریچ و هماهنگی بازیگر با این گروه، احساسی عمیق به تماشگر منتقل می ساخت.
 
 
 
 
 
 
 
 
نمایش کومیتاس: اجرا 27 نوامبر، سالن ییلماز گونی
نویسنده و کارگردان: احمد سامی اوزبوداک
بازیگر: فهمی کارا ارسلان
گروه کر: لوساووریچ
رهبر گروه کر: هاگوپ مامیگونیان
مدت نمایش: 90 دقیقه
 
 
یادداشت:
 
نمایش کومیتاس که پیشتر در استانبول و بارها در کلیسای ارمنی «سورپ وورت ووتس ورودمان» اجرا شده بود اولین اجرای خود را با استقبال گرم تماشاگران آنکارایی به صحنه برد.
 
 


خبرگزاری هایازد اخبار مرتبط
طومارهای,شهر,سنگی,رازهای,دو,هزارساله‌ای,فاش , طومارهای شهر سنگی و رازهای دو هزارساله‌ای که فاش می‌کنند
طومارهای شهر سنگی و رازهای دو هزارساله‌ای که فاش می‌کنند
پترا (Petra) یک شهر باستانی در اردن است که به دلیل معماری صخره‌ای چشمگیرش مشهور است. پترا حدود قرن چهارم پیش از میلاد توسط نبطیان تأسیس شد و بعداً تحت کنترل امپراتوری روم درآمد.
ماجرای,واقعی,تخریب,معبد,سلیمان , ماجرای واقعی تخریب معبد سلیمان چیست؟
ماجرای واقعی تخریب معبد سلیمان چیست؟
جوزفوس فلاویوس مورخ یهودی، آتش‌سوزی و تخریب معبد سلیمان را امری کاملا تصادفی می‌خواند و می‌گوید شهر به تصرف رومی‌ها درآمد. اما واقعیت این است که معبد سلیمان به دست خود یهودیان تخریب شد.
فلسفه,عصر-هلنیستی,فلسفه‌هایِ-دورۀ-یونانی-‌مآبی,رواقی‌-گری,مکتبِ-سُتاوندی,مرگ-‌اندیشی,هارمونی,یکپارچگی,ساحت‌هایِ-مختلف-وجود-آدمی,فیلسوف,فیلسوف-رهایی,اپیکتتوس,اپیکتت,رضا-دانشمندی , اپیکتتوس؛ برده‌ای که فیلسوفِ رهایی شد
اپیکتتوس؛ برده‌ای که فیلسوفِ رهایی شد
اپیکتتوس باور داشت که «فلسفه»‌ را نباید توضیح داد، بلکه باید آن ‌را تَجسُّم بخشید و زیست و این مُیسّر نمی‌ شود مگر با «هارمونی» و «یکپارچگی» ساحت‌هایِ مختلفِ وجودِ آدمی [به تعبیر استاد «ملکیان»، سه ساحتِ «درونی»؛ باورها/ عواطف، احساسات و هیجانات/ خواست و اراده و دو ساحتِ «بیرونی» گفتار و رفتار].
سیونیک,کانون,بحران,قفقاز , سیونیک کانون بحران در قفقاز
سیونیک کانون بحران در قفقاز
کتاب نوین دکتر مجید کریمی با سرنام سیونیک کانون بحران در قفقاز (تاریخ و اهمیت راهبردی استان سیونیک ارمنستان و کشمکش بر سر دالان زنگزور ) در ۲۹ آذرماه ۱۴۰۲ به بازار کتاب آمد.‌
مفاهیم:,هنر,بیزانسی,چیست؟ , مفاهیم: هنر بیزانسی چیست؟
مفاهیم: هنر بیزانسی چیست؟
همشهری آنلاین - مهدی تهرانی: هنر بیزانسی در حقیقت شیوهٔ معماری و نقاشی و موزاییک‌کاری مختص امپراتوری بیزانس است که از قرن چهارم میلادی در بیزانس یا روم شرقی که پایتخت آن قسطنطنیه بود معمول شد و تا قرن پانزدهم میلادی در بسیاری از کشورها به خصوص سوریه، یونان، یوگسلاوی و روسیه متداول ماند.
انواع,تقویم,ها,در,جهان , انواع تقویم ها در جهان
انواع تقویم ها در جهان
تقویمی ارمنی ، تقویم مردم ارمنی است.ارمنستان نیز به منزلهٔ سرزمینی تاریخی و کهن از گذشته تا به امروز تقویم‌های متنوعی داشته‌است.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاههای «hayazd» نیست.