چهار سناریو درباره جنگ اسرائیل ـ حماس
ماهان نوروزپور: رژیم صهیونیستی علیرغم فشار افکار عمومی و کشورهای عربی دست از بمباران مناطق مسکونی غزه نمیکشد. به گزارش الجزیره به نقل از آژانس امداد بشر دوستانهی سازمان ملل، بمباران غزه تا کنون ۱۲۳۵۳۸ نفر را آواره کرده است. بسیاری از مردم در مدارس پناه گرفتهاند. همچنان محاصرهی کامل غزه توسط رژیم صهیونیستی و جلوگیری از ورود هر گونه کمکهای امدادی به مردم غزه،حیات غیر نظامیان و آوارهگان را با خطر جدی مواجه کرده است. جو بایدن رییسجمهور آمریکا نیز در اراضی اشغالی به سر می برد و سفر به اردن نیز در برنامه های اوست.این در حالی است که نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، دستور تخلیهی کامل غزه را داده است چرا که میخواهد از راه زمینی وارد غزه شود.در حالی که تنش در فلسطین اشغالی تشدید میشود، پاسخ وزیر امورخارجهی ایران به این سوال که آیا امکان دارد دامنهی جنگ گستردهتر شود؛ سوالهای زیادی ایجاد کرده است. او گفت:« هر احتمالی متصور است.» این در حالی است که دولت جمهوری اسلامی ایران بارها و بارها مشارکت در حملهی اخیر حماس را رد کرده است. با وجود هجمهی رسانههای غربی که انگشت اتهام جنگ افروزی را به سوی ایران میگیرند؛ مقامات آمریکایی هم اعلام کرده اند که هیچ گونه شاهدی مبنی بر دخالت ایران وجود ندارد. آیا اسرائیل به دنبال تخلیهی کامل غزه است؟ آیا امکان دارد ایران در این جنگ دخالت کند؟ سرنوشت مردم فلسطین چه خواهد شد؟ در این باره با قاسم محبعلی کارشناس مسائل اسرائیل گفت و گو کردیم:
ارزیابی شما از جنگ تا اینجای کار چیست؟
در تاریخ تحولات فلسطین عملیات اخیر حماس یک اقدام بیسابقه و بدیع بود. آنها از اصل غافلگیری استفاده کردند. این عملیات در سالگرد جنگ اکتبر بود که در آن جنگ هم مصریها از اصل غافلگیری استفاده کرده بودند. در آن عملیات مصریها و سوریها در ابتدا پیشرفت کردند اما نتیجهی عملیات به به طور غمانگیزی به ضرر مصر و سوریه تمام شد. در «طوفان الاقصی» برای اولین بار یک گروه فلسطینی وارد سرزمینهای اشغالی شدند. از نظر حجم و نوع عملیات هم، اسرائیلیها و حامیان اسرائیل تکان خوردند از واکنشهای آنها روشن بود که دچار شوک شدند. از روز چهارم عملیات اما وضع متفاوت شد. عملیات تهاجمی و زمینی تقریبا از سوی فلسطینیها تمام شده است اما اسرائیل مناطق و تاسیسات غیر ناظمی غزه را همچنان بمباران میکند و احتمال دارد به غزه تجاوز زمینی نماید. جنگ دو صورت داشت. یک صورتش سه روز اول عملیات بود. صورت دیگرش را الان مردم غزه دارند تحمل میکنند. باید ببینیم که از اینجا به بعد سرنوشت جنگ چطور رقم میخورد.
ترکیه و قطر از حامیان حماس هستند. همین الان رهبران حماس در قطر سکونت دارند اما همهی رسانههای غربی ایران را متهم به دخالت در جنگ فلسطین و اسرائیل میکنند. به نظر شما این اتهامات با چه انگیزهای به ایران زده میشود؟
ترکیه و قطر از حامیان حماس هستند. همین الان رهبران حماس در قطر سکونت دارند اما همهی رسانههای غربی ایران را متهم به دخالت در جنگ فلسطین و اسرائیل میکنند. به نظر شما این اتهامات با چه انگیزهای به ایران زده میشود؟
بیشترین کمک به حماس از طرف قطر است. همانطور که گفتید حتی رهبران حماس هم در قطر هستند. علیرغم اینکه قطر همپیمان نظامی آمریکا است و سر فرماندهی ارتش آمریکا در قطر است. ترکیه هم عضو ناتو است، روابط سیاسی با اسرائیل دارد اما در عین حال از حماس حمایت میکند. اما هیچکدام از آنها رسما و علنا اینکار را انجام نمیدهند. هیچ کدام از سران قطر یا ترکیه نگفتند که ما میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم یا نگفتند که اسرائیل قرار است نابود شود. هیچ کدامشان هم علنی نگفتند که ما گروههای مقاومت فلسطینی را مسلح میکنیم. ممکن است پنهانی اینکار را بکنند اما چنین چیزی را به زبان نمیآورند. در سفر وزیر خارجهی آمریکا در قطر، خبرنگاری به صورت اعتراضی از وزیرخارجهی قطر پرسید که شما سران گروه تروریستی حماس را اینجا پناه داده اید؛ وزیر خارجهی قطر پاسخ داد که حضور آنها برای میانجیگری و مذاکره لازم است.
میبینید چقدر نوع کلام و نحوهی بیان آن مهم است؟ هیچ کشوری اعلام نمیکند که میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم یا اینکه ما از رویارویی مسلحانه با اسرائیل حمایت میکنیم. این تفاوت در رفتار باعث میشود که انگشت اتهامها سمت ما بیاید. بدرستی و هوشیارانه جمهوری اسلامی هم بارها و بارها اعلام کرده است که هیچ دخالتی در این حمله نداشته است. مقامات آمریکایی هم اعلام کردند که هیچ سندی مبنی بر دخالت ایران در این حمله در دسترس نیست.
میبینید چقدر نوع کلام و نحوهی بیان آن مهم است؟ هیچ کشوری اعلام نمیکند که میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم یا اینکه ما از رویارویی مسلحانه با اسرائیل حمایت میکنیم. این تفاوت در رفتار باعث میشود که انگشت اتهامها سمت ما بیاید. بدرستی و هوشیارانه جمهوری اسلامی هم بارها و بارها اعلام کرده است که هیچ دخالتی در این حمله نداشته است. مقامات آمریکایی هم اعلام کردند که هیچ سندی مبنی بر دخالت ایران در این حمله در دسترس نیست.
توقع میرفت که کشورهای عربی واکنشهای سختتری نسبت به بمبباران غزه نشان دهند اما اینطور نبود؟ آیا فکر میکنید انفعال کشورهای عربی در بمبباران غزه برآمد از تجربهی دوبار شکست نظامی آنها از اسرائیل است؟
بالاخره با واقعیت ها نمیشود کلنجار رفت. تا الان اقدامات نظامی علیه اسرائیل نتیجهی معکوس داده است. از همان سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۹ اعراب در جنگ با اسرائیل شکست خوردند که سازمان ملل قطعنامهی ۱۸۱ یا طرح تقسیم فلسطین را در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب کرد. زمینهایی که آن زمان سازمان ملل متحد به اسرائیل داد فقط سی درصد چیزی است که الان اسرائیل غصب کرده است. در جنگ ۱۹۶۷ جمال عبدالناصر گفت که صبحانه را در تل آویو میخوریم اما کار به جایی رسید که روز ششم اگر آتشبس را نمیپذیرفتند اسرائیلیها از کانال سوئز هم گذشته بودند. در جنگ ۱۹۷۳ هم نتیجه در نهایت به نفع اسرائیلیها شد. باید توجه کنید که شما با اسرائیل نمیجنگید شما با آمریکا میجنگید. آمریکا برای کمک به اسرائیل و دفاع از آن بدون نیاز به تایید کنگره وارد جنگ میشود. میتوان گفت آمریکا اسرائیل را خاک خود حساب میکند. اعراب اگر بخواهند با اسرائیل بجنگند با کل غرب میجنگند. شما نگاه کنید اخیرا وقتی کنگرهی آمریکا بودجهی اوکراین را تصویب نکرد کمک به اوکراین قطع شد اما راجع به اسرائیل این اتفاق نمیافتد. اعراب در هر دو جنگ ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ را پذیرفتند که عملا مرزهای اسرائیل فعلی در آنها به رسمیت شناخته میشدند. در ۱۹۸۲ اعراب در کنفرانس سران عرب در فاس مراکش با به رسمیت شناختن اسرائیل خواستار تشکیل دولت فلسطینی با پایتختی قدس شریف شدند. از طرفی اردن، قطر، مصر، عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس پیمان نظامی با آمریکا دارند و همهی شان در مسیر صلح با اسرائیل هستند. بنابراین طبیعی است که ملاحظاتی در مواضع خود داشته باشند. به صورت تبلیغاتی البته رسانههای خود را در اختیار حماس میگذارند. الجزیره، العربیه، اسکای عربی و رسانه های داخلی آنها در اختیار حماس و یا فلسطینی ها هستند اما به صورت رسمی و موضع گیری دولتی سعی میکنند که به صورت سیاسی قضیه را فیصله بدهند. ممکن است به طور پنهانی از حماس حمایت کنند اما به طور رسمی این گونه موضع گیریها خیلی بعید است.
بالاخره با واقعیت ها نمیشود کلنجار رفت. تا الان اقدامات نظامی علیه اسرائیل نتیجهی معکوس داده است. از همان سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۹ اعراب در جنگ با اسرائیل شکست خوردند که سازمان ملل قطعنامهی ۱۸۱ یا طرح تقسیم فلسطین را در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب کرد. زمینهایی که آن زمان سازمان ملل متحد به اسرائیل داد فقط سی درصد چیزی است که الان اسرائیل غصب کرده است. در جنگ ۱۹۶۷ جمال عبدالناصر گفت که صبحانه را در تل آویو میخوریم اما کار به جایی رسید که روز ششم اگر آتشبس را نمیپذیرفتند اسرائیلیها از کانال سوئز هم گذشته بودند. در جنگ ۱۹۷۳ هم نتیجه در نهایت به نفع اسرائیلیها شد. باید توجه کنید که شما با اسرائیل نمیجنگید شما با آمریکا میجنگید. آمریکا برای کمک به اسرائیل و دفاع از آن بدون نیاز به تایید کنگره وارد جنگ میشود. میتوان گفت آمریکا اسرائیل را خاک خود حساب میکند. اعراب اگر بخواهند با اسرائیل بجنگند با کل غرب میجنگند. شما نگاه کنید اخیرا وقتی کنگرهی آمریکا بودجهی اوکراین را تصویب نکرد کمک به اوکراین قطع شد اما راجع به اسرائیل این اتفاق نمیافتد. اعراب در هر دو جنگ ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ را پذیرفتند که عملا مرزهای اسرائیل فعلی در آنها به رسمیت شناخته میشدند. در ۱۹۸۲ اعراب در کنفرانس سران عرب در فاس مراکش با به رسمیت شناختن اسرائیل خواستار تشکیل دولت فلسطینی با پایتختی قدس شریف شدند. از طرفی اردن، قطر، مصر، عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس پیمان نظامی با آمریکا دارند و همهی شان در مسیر صلح با اسرائیل هستند. بنابراین طبیعی است که ملاحظاتی در مواضع خود داشته باشند. به صورت تبلیغاتی البته رسانههای خود را در اختیار حماس میگذارند. الجزیره، العربیه، اسکای عربی و رسانه های داخلی آنها در اختیار حماس و یا فلسطینی ها هستند اما به صورت رسمی و موضع گیری دولتی سعی میکنند که به صورت سیاسی قضیه را فیصله بدهند. ممکن است به طور پنهانی از حماس حمایت کنند اما به طور رسمی این گونه موضع گیریها خیلی بعید است.
سرنوشت مردم غزه چه خواهد شد؟ آیا اسرائیل به دنبال تخلیهی کامل غزه است؟
چند احتمال وجود دارد. یکی از چیزهایی که اسرائیل دنبالش هست تخلیهی کامل غزه است. حتی اگر نتواند به تخلیهی کامل غزه دست پیدا کند دست کم انبوه جمعیت در داخل اردوگاه آوارگان را از غزه بیرون بفرستد. همانطور که آریل شارون نخستوزیر سابق اسرائیل میگفت:«غزه جهنم اسرائیل است» نتانیاهو هم میخواهد با کاهش جمعیت احتمال حضور گروههای چریکی مثل حماس و جهاد اسلامی را کاهش دهد. این یک فاجعهی انسانی است. اگر مردم غزه از فلسطین را ترک کنند امکان بازگشت آنها بسیار بعید است. مصر و کشورهای عربی هم به همین دلیل با موج مهاجرت مخالف هستند.
سناریوی دیگری هم که وجود دارد این است که اسرائیل تلاش خود برای نابودی حماس ادامه دهد و کشتار وسیعی در فلسطین را راه بیاندازد. اما با اینکار فقط بحران عمیقتر میشود. مردم خسارت دیده و تلفات می دهند اما امکان نابودی حماس متصور نیست. ممکن است ضربات شدیدی بخورد و بخش قابل توجهی از نیروهای و تجهیزات خود از دست بدهد اما باقی خواهد ماند و حتی ممکن است بعدا بتواند نیروهایی بیشتری را جذب کند.
سناریوی دیگر این است که تحت فشار منطقهای و افکار عمومی اسرائیل ناچار بشود بعد از این همه کشتار، آتش بس را بپذیرد. در این حالت به نظر می رسد حماس به هدف های خودش در این عملیات رسیده است و می تواند اعلام پیروزی نماید. حتی حامیان فلسطین آنوقت با کمک افکار عمومی با حمایت دول منطقه و اسلامی و دولتهای بزرگ چین و روسیه تشکیل دولت فلسطین را پیگیری کنند.
سناریوی آخر هم این است که جنگ توسعه پیدا کند. گروههای مقاومت از لبنان و سوریه وارد جنگ شوند. ممکن است حتی جنگ به سطح دولتها کشیده شود. اگر این اتفاق بیافتد و دولتها وارد جنگ با اسرائیل بشوند آنوقت حضور مستقیم آمریکا در جنگ را میتوان پیش بینی کرد. اگر جنگ در حد گروههای مقاومت فلسطینی باقی بماند بعید است که آمریکا بخواهد با حضور مستقیم از اسرائیل دفاع کند اما جنگ در سطح دولتها پای آمریکا را هم به میدان جنگ باز میکند. حتما باید تلاش کرد این احتمال رخ ندهد چرا می تواند صورت مسئله را عوض کرده و حملات و جنایات جنگی نتانیاهو را تحت الشعاع قرار داد و از فشار برای توقف آنها و مجازات بابت جنایاتش در غزه فرار نماید.
سناریوی دیگر این است که تحت فشار منطقهای و افکار عمومی اسرائیل ناچار بشود بعد از این همه کشتار، آتش بس را بپذیرد. در این حالت به نظر می رسد حماس به هدف های خودش در این عملیات رسیده است و می تواند اعلام پیروزی نماید. حتی حامیان فلسطین آنوقت با کمک افکار عمومی با حمایت دول منطقه و اسلامی و دولتهای بزرگ چین و روسیه تشکیل دولت فلسطین را پیگیری کنند.
سناریوی آخر هم این است که جنگ توسعه پیدا کند. گروههای مقاومت از لبنان و سوریه وارد جنگ شوند. ممکن است حتی جنگ به سطح دولتها کشیده شود. اگر این اتفاق بیافتد و دولتها وارد جنگ با اسرائیل بشوند آنوقت حضور مستقیم آمریکا در جنگ را میتوان پیش بینی کرد. اگر جنگ در حد گروههای مقاومت فلسطینی باقی بماند بعید است که آمریکا بخواهد با حضور مستقیم از اسرائیل دفاع کند اما جنگ در سطح دولتها پای آمریکا را هم به میدان جنگ باز میکند. حتما باید تلاش کرد این احتمال رخ ندهد چرا می تواند صورت مسئله را عوض کرده و حملات و جنایات جنگی نتانیاهو را تحت الشعاع قرار داد و از فشار برای توقف آنها و مجازات بابت جنایاتش در غزه فرار نماید.
اخبار مرتبط
یکه تازی علی اف در اوراسیا/ پایان تراژدی آذربایجان و ارمنستان
اقتصادنیوز: به باور ناظران انتخاب آذربایجان به عنوان میزبان بعدی نشست آب و هوایی «کاپ» و عقب نشینی ارمنستان از خواست خود در کنار مولفه هایی چون توافق دو بازیگر در باب آزادی زندانی ها، نشان از آن دارد که صلح احتمالی در منطقه قفقاز و قره باغ در دست است. این در حالی است که آذربایجان در حال تبدیل شدن به قدرتی نوظهور در آسیای میانه است.
شوک به کمپین ترامپ
تصمیم دادگاه عالی کلرادو مبنی بر ردصلاحیت دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق آمریکا از شرکت در انتخابات مقدماتی این ایالت، واکنش شدید اعضای کنگره در هر دو حزب را برانگیخت. دادگاه عالی کلرادو حکم داد که دونالد ترامپ واجد شرایط حضور در انتخابات مقدماتی این ایالت نیست. این حکم با چهار رأی موافق در مقابل سه رأی مخالف صادر شد و کلرادو را به اولین و فعلا تنها ایالتی تبدیل میکند که ترامپ را از حضور در انتخابات مقدماتی ایالت منع میکند.
کشتی های تجاری فرزند و دوستان اردوغان در راه اسرائیل
بیشتر ترکهایی که روابط گستردۀ تجاری با اسرائیل دارند، از نزدیکان اردوغان و حزب «عدالت و توسعه» هستند. متین جهان، نام بعضی از بازرگانان و سرمایه داران ترک را که با اسرائیل داد و ستد گستردۀ تجاری دارند افشا کرده است. احمد بوراک اردوغان، پسر ارشد رجب طیب اردوغان، صاحب شرکت دریایی «مانتا دنیزجیلیک»، و اِرکان ییلدیریم، پسر نخست وزیر پیشین ترکیه، در صدر فهرست آن بازرگانان و سرمایه داران قرار دارند.
سفر وزیر دفاع آمریکا به اسرائیل؛ حمایتی یا هشدارآمیز؟
وزیر دفاع آمریکا با همتا و نخست وزیر اسرائیلی دیدار کرد و هر چند طرفین تلاش کردند اختلافات را پنهان کنند اما سخنان آنان به خوبی گویای واقعیت ناگوار برای اسرائیل بود.
پس لرزه اتحاد جنینی روسیه و چین
اتحاد چین و روسیه امروز برای ایالات متحده پر هزینه تر شده، بالاخص آن که این کشور بیش از هر زمان متمرکز بر خاورمیانه شده و همین گزاره می تواند مقدمه ای برای ماجراجویی چین در تایوان شود، رخدادی که جهان را یک گام دیگر به جنگ سوم نزدیک تر خواهد کرد.
ایروان در جستجوی متحدی قابل اعتماد
عدم حمایت روسیه از ارمنستان در بحران قره باغ علاوه بر اینکه باعث سردی روابط ایروان و مسکو شده است، برگ برنده ای در اختیار غرب قرار داده است تا به تقویت و ثبیت جای پای خود در قفقاز بپردازد.